هنر
هنر مجموعهای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی و یا به منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق میشوند.
از مهمترین رشتههای هنری میتوان به هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیسگری، عکاسی و چاپ)، هنرهای نمایشی (تئاتر و رقص)، موسیقی، ادبیات ([[شعر، آرایشگری ]داستان)، سینما و معماری اشاره کرد.
واژهشناسی
واژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو کلمه سو به معنی نیک و نر یا نره به معنای زن و مرد است. در زبان اوستایی حروف "سین"به"ها" تبدیل شده و واژه هونر ایجاد گشته است که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی (هنر) درآمده است که به معنای انسان کامل و فرزانه است.[نیازمند منبع] بریتانیکا هنر را به عنوان« استفاده توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی و یا تجاربی که می توان با دیگران تقسیم شود» تعریف می کند.
در ادبیات ایران در دورهٔ اسلامی این معنا دوباره دگرگون شد، و هنر به معنای کمال، فضیلت، هوشیاری، فضل، تقوی، دانش و کیاست و... به کار رفت، که دارای بار معنایی عام بود:
- به دشمن نمایم هنر هرچه هست/ز مردی و پیروزی و زور دست
- چون غرض آمد هنر پوشیده شد/صد حجاب از دل به سوی دیده شد
هنرهای زیبا
تقسیمبندیهای هنر متنوع است؛ یکی از آنها در حالت کلی آثار هنری را به دو دستهٔ هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم میکند:
- هنرهای کاربردی: منظور از هنرهای مفید هنرهایی است که نخست کارکرد و سودمندی آنها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بودهاست. مانند: طراحی خودرو، معماری، طراحی صنعتی.
- هنرهای زیبا: منظور از هنرهای زیبا هنرهایی است که تنها به دلیل زیبا بودنشان خلق شدهاند. به عبارتی «نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمدهاند». مانند: نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی، رقص.
واژه هنر امروزه در زبان فارسی در معنایی متفاوت از گذشته به کار میرود و بیشتر منظور از آن اشاره به نتیجه خلق انسانها در زمینه هنرهای زیبا است. معنای این واژه امروز معادلی برای واژه هنرهای زیبا در زبان انگلیسی است. به طور سنتی مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم میشوند:
- موسیقی
- هنرهای دستی: مجسمه سازی، شیشه گری، و ...
- هنرهای ترسیمی: نقاشی، خطاطی، عکاسی و ...
- ادبیات: شعر، داستان، نمایشنامه، فیلمنامه و نثر
- معماری
- رقص و حرکات نمایشی
- هنرهای نمایشی: سینما، تئاتر و ...
وجوه مشترک آثار هنری عبارتاند از:
- تخیل به عنوان مهمترین عامل در شکلگیری اثر هنری است
- همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه میگیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او
- چندمعنایی بودن و منشور مانندی، وجه اشتراک سوم تمام آثار هنری است.
این جنبه از خصایص آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که برشمردیم، نتیجه میشود. بدین معنی که هر پدیدهای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بی شک نمیتواند معنایی منجمد و تک بعدی داشته باشد. از این روست که هر کس در برابر آثار هنری میایستد؛ دریافت و استنباط خاصی دارد. آثار هنری بسادگی میتوانند بیان کننده زیبایی حقیقی یا احساسات باشند. تغییری که هنر بر روح انسان میگذارد تغییری عمیق و ماندگار و طولانیتر است. در نتیجه هر گاه خواهان اثرگذاری ماندگار باشیم، میتوانیم از هر یک از رشتههای هنری به فراخور نیازمان بهره ببریم. همانطور که در روانشناسی این بحث به اثبات رسیدهاست، جهان از مجموعهای از افراد تشکیل شدهاست، پس اگر بخواهیم در سریعترین حالت بر تعداد زیادی از افراد تاثیرگذاری داشته باشیم میتوانیم از اسباب هنر استفاده کنیم، که هنر موسیقی و هنرهای نمایشی چون از طریق حس شنوایی و حس بینایی به سرعت درک میشوند، میتوانند توام با یکدیگر به سرعت و در بعد جهانی تاثیری ژرف، عمیق، ماندگار و طولانی در جوامع به وجود میآورند.
هنرهای صناعی
هنرهای صناعی یا سنتی، هنرها و صنایع ظریفهای هستند که در طول سدههای متمادی با حفظ ریشهها و سنتهای خود رشد کرده مراحل شکلگیری خود را گذرانده یا میگذرانند.
هنرهای سنتی ایران را میتوان به گروههای زیر تقسیم کرد:
- ۱. شعر و ادبیات
- ۲. موسیقی
- ۳. معماری و هنرهای وابسته
- ۴. نمایشهای سنتی و آیینی
- ۵. صنایع مستظرفه
صنایع مستظرفه
صنعت و صنایع مستظرفه مقیاسی برای سنجیدن درجه ی تکامل معنوی و روحی یک ملت است. در این جهان میان هزاران محسوسات که ما در زیر نفوذ حواس پنجگانه ی خود از وجود و چگونگی آنها باخبر می شویم؛ بعضی چیزها هست که ما بیاختیار آنها را بیشتر دوست می داریم. روح ما و قلب ما مجذوب آنها می شود بدون آنکه از آنها یک فایده ی عملی و آنی برای ما حاصل گردد. مثلا وقتی که در جلوی یک پرده ی نقاشی که ثمره ی قوای دماغی و روحی یک صنعتکار را نشان می دهد میایستیم ساعتها مشغول تماشای آن و غرق حیرت و تعجب می شویم.
که بجز موارد بالا همه آثار هنری را شامل میشود. هنر مقدس همواره دو غایت بنیادى داشته است. اول زیبایى صورت عبادات و دوم نگهبانى و حفاظت از آن. دومین ممیزه هنر مقدس بدان حقیقت رجوع می کند که اسلام صرف زیبایى را مطلوب تلقى نکرده، بلکه زیبایى را با کمال مورد تامل قرار می دهد. آنچه منشا نقوش پراکنده و مایه پراکندگى خاطر است در قلمرو هنر اسلامى نفى مىشود، از اینجا هرگونه آرایش زرین یا جامههاى فاخر در عبادات طرد می گردند.
به تعبیر بورکهارت آداب دینى هنر الهى است. از آنجا که گونهاى جلوهگرى و سمبولیسم در سطحى از شکلها و حالتهاى آدمى براى جستجوى راهى به ماوراى همه مظاهر واعیان وجود است. در مسیحیت این آداب نیایشى است -مانند عشاى ربانى و آداب خاص مسیحى- متضمن هنر مقدس یعنى معمارى و شمایل نگارى مسیحى که ازبرجستهترین مظاهر هنر مسیحى هستند. با توجه به معناى ذاتى عبادات اسلامى، و هنری که به زیبا کردن آن متوجه است، در عالم اسلامى به گونهاى دیگر فیضان و انعکاس هنری آداب دینى را می بینیم، یعنى جدا از مفهوم شمایل نگارى در عبادات مسیحى که درضمن نوعى هنر تلقى می شود. معمولاً از عبارت هنرهای صناعی برای بیان آن بخش از صنایع دستی که بیش از فن به هنر وابستهاند استفاده میشود.
منابع
- تاریخ هنر جانسن(مقدمه)
- آشنایی با میراث فرهنگی و هنر ایران
- ° اطلس چهارده قرن هنر اسلامی، جلد دوم: هنر خوشنویسی از آغاز تا امروز Atlas of 14 centuries of Islamic Arts, Vol.2 Calligraphy، تالیف عباس سحاب، ناشر موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، تهران اردیبهشت ماه 1381، ISBN 964-6556-55-8 رده دیوئی: م80-3370